شکست طرح خاورمیانه بزرگ آمریکا:
حادثه ۱۱ سپتامبر که عوامل آن از کشورهای مورد حمایت آمریکا برخواسته بودند مشخص کرد که در حال حاضر کانون ضدیت با آمریکا در ۲۵ کشور خاورمیانه ای قرار دارد این باعث شتاب در تغییر ۴ دهه سیاست آمریکایی متکی بر حفظ وضع موجود در خاورمیانه و خلیج فارس، شد. طرح خاورمیانه بزرگ نیز بخشی از استراتژی امنیت ملی آمریکا و اسرائیل و دکترین نو محافظه کاران برای مقابله با تروریسم واسلام گرایی و رادیکالیسم در خاورمیانه مطرح شد. در همان ابتدا، افرادى نظیر «ریچارد بوچر» سخنگوى وزارت امور خارجه آمریکا اعلام کردند.
همانگونه که اجلاس هلسینکى و معاهده آن که توسط چندین کشور امضا شد، به فروپاشى اتحاد جماهیر شوروى انجامید، طرح خاورمیانه بزرگ نیز باعث فروپاشى دولتهاى خودکامه در منطقه خواهد شد و همگان شاهد رشد سریع دموکراسى در میان کشورهاى خاورمیانه و شمال آفریقا خواهند بود. سه هدف اصلى طرح آمریکا براى خاورمیانه، عبارت بودند از مبارزه با رادیکالیزم ، گسترش دموکراسى و برپایى حکومتهاى معتدل، ایجاد جامعه مدنى و دمکراسی و توسعه فرصتهاى اقتصادى.
راهکارهای زیربرای محو رادیکالیسم اسلامی و گرایش بسوی آمریکا پیشنهاد گردید:
- منطقه به سوی دموکراسی و حکومتهای منتخب و شایسته ترغیب شود.
- جامعه ای فرهیخته در این کشورها به وجود آید.
- فرصتهای اقتصادی و ایجاد شغل توسعه یابد.
- اشتغال و آموزش در اولویت قرار گیرند.
- برای بهبود وضع مناطق فقیر نشین تلاش شود.
برای تغییر ساختار قدرت، نهادهای دمکراسی رسانههای گروهی، کانونهای فکری و دانشگاهیان و میانه روها مورد حمایت قرار می گیرند. در این راستا کارگاه های آموزشی، سمینارها و فعالیت های فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی زیادی تا کنون انجام گرفته است.
لابی اسرائیل:
آمریکائیان یهودی یکسری سازمانهای با نفوذ برای تاثیرگذاری بر سیاست خارجی ایالات متحده شکل داده اند که AIPAC از قدرتمندترین و شناخته شده ترین آنها است. در ۱۹۹۷ مجله ی فورچون Fortune از نمایندگان کنگره و وابستگانشان خواست که پرنفوذترین لابیهای واشنگتن را نام ببرند. AIPAC پس از انجمن آمریکایی بازنشستگان (AARP) در رتبه ی دوم جای گرفت، اما جلوتر از لابی قدرتمندی چون AFL-CIO و «انجمن ملی رایفل» بود.
نفوذ در کنگره:
بخش مهمی از تاثیر گذاری لابی صهیونیسم ناشی از نفوذ آن در کنگره ی ایالات متحده است. برخی اعضای کلیدی کنگره مسیحیان صهیونیستی چون «دیک آرمی» هستند، آرمی در سپتامبر ۲۰۰۲ گفت: «اولوبت نخست من در سیاست خارجی پاسداری از اسرائیل است». سناتورهای یهودی و نمایندگان کنگره یی نیز هستند که در همین راستا میکوشند. AIPAC خود هسته ی نفوذ لابی در کنگره را پی می ریزد و موفقیتش از آنرو ست که به نامزدهای قانونگذاری و نمایندگی کنگره که مدافع اسرائیل اند، پاداش می دهد و با مخالفان اسرائیل برخورد می کند.
پول در این میان مسئله مهمی است و AIPAC می کوشد دوستانش از حمایت مالی فراوانی بهرمند شوند. AIPAC همچنین، با نامه نگاری به سردبیران روزنامهها آنها را به پشتیبانی از اسرائیل بر می انگیزد. کوچکترین تردیدی در موثر بودن چنین تاکتیکهایی نیست. نفوذ AIPAC در قوه ی قانونگذاری از این نیز فراتر است. به گفته «داگلاس بلووم فیلد»، یکی از اعضای پیشین AIPAC: اینکه اعضای کنگره برای کسب آگاهی پیش از مراجعه به کارشناسان دولتی، کتابخانه کنگره، بخش خدمات پژوهشی کنگره به AIPAC رجوع کنند، امری عادی است.