- مسأله مهاجرت و همچنین فرار مغزها برای کشورهای توسعه یافته چندان بحرانی نیست زیرا چنانچه این کشورها نخبگانی را از دست بدهند، توانایی جذب نیروهای متخصص دیگری را دارند و به اصطلاح مبادله مغزها صورت خواهد گرفت.
- در صورتی که کشورهای در حال توسعه نه توان حفظ نخبگان خود را دارند و نه قدرت جذب نخبگان و متخصصان جدید، بنابراین در اصل، فرار مغزها زمانی محسوس است که جریان خروجی متخصصان و تحصیل کردگان ثابت باشد و با جریان ورودی مشابهی از سایر کشورها جایگزین نگردد. این مسأله صدمات جبران ناپذیری به کشورهای کوچک و کم جمعیت در حال توسعه وارد می کند.
- وقوع انقلاب اسلامی ایران و جنگ ۸ ساله با عراق منجر به مهاجرت جمعیت زیادی گردید که در میان آنان نخبگان و متخصصان زیادی وجود داشتند. در این زمان افراد زیادی به صورت قانونی یا غیر قانونی، از طریق هوا و زمین از مرزهای شرقی، غربی و جنوبی کشور ایران را ترک کردند.
- در پاره ای از منابع، آمار کل مهاجران ایرانی در سالهای ۶۰- ۱۳۵۷ را به دو میلیون نفر تخمین می زند. این جابجایی عظیم انسانی دارای آثار اقتصادی زیانباری بود. در حالی که جمعیت خارج شده از ایران حدود ۴۰۰ میلیارد دلار ارزش اسمی داشتند در همین زمان حدود ۵/۲ میلیون پناهنده از افغانستان و تعداد زیادی هم از عراق به ایران سرازیر شدند که ۹۵ درصد آنها هیچ تخصصی نداشتند و نیروی کار ساده به حساب می آمدند.
- پناهندگان وارد شده به ایران سالانه حدود ۳ میلیارد دلار به روش های مختلف، هزینه به کشور تحمیل کردند. جامعه تب زده انقلابی بنا به خصلت خود بیشتر پروای پولهایی را داشت که در راه خروج از کشور بوده و در آن میان کمتر به نیروی متخصص توجه می کرد.