تعریف وکیل:
وکیل، نماینده یا جانشین کسی است که از طرف شخص دیگری – حقوقی یا حقیقی – به موجب عقد وکالت برای انجام کاری مأمور میشود. وکیل در موضع دفاع، از تامینات شغل قضا برخوردار است و شخصاً امکان مبادرت به تجارت ندارد چون خلاف شان اوست. حرفه وکالت از آثار مترتبه بر تجارت، پیروی نمیکند و بدین جهت، وکالت را نمیتوان یک کسب و کار تلقی کرد. موید این حقیقت قانونی، سیاست های کلی نظام در امور قضایی است که وکالت را در زیر مجموعه امور قضایی آورده است.
در قانون اساسی نیز در فصل سوم یعنی فصل حقوق ملت ذکر شده است و از اصل چهل و چهار مستثنی است. وکالت یک عقد جایز است که در چارچوب مقررات قانون مدنی منعقد میشود و طرفین آن وکیل و موکل نامیده میشوند. میتوان برای وکیل انتخابی حد و مرزی مشخص کرد که در چه زمینهای اجازه وکالت از طرف موکل دارد و در چه زمینهای خود شخص باید برای آن کار حضور داشته باشد. نایب السلطنه را در دوره صفویان «وکیل» میگفتند و عنوان «وکیل الرعایا» هم از همینجا برخاسته است.
انواع وکالت:
- وکالت مطلق: یعنی این که شخصی را برای تمام امور شخص دیگری را وکالت کند (فروش یا خرید یا پرداخت هزینه خانواده و …) که وکیل نیازی به اجازه از موکل خود را ندارد.
- وکالت مقید: مورد وکالت معین است و وکیل باید در همان مورد معین، عمل نماید (صرفاً خرید خانه یا فروش ماشین و …)
مورد وکالت باید امری باشد که به موجب قانون یا طبیعتاً در انحصار شخص نباشد و خود شخص موکل بتواند آن را انجام دهد. برای نمونه وکالت در مجلس معامله که باید خودش عمل نماید و نمیتواند دیگری را وکیل نماید.
گونهها:
انتخابی:
در مواردی بکار میرود که شخصی، وکیل خود را انتخاب و با انعقاد قرارداد وکالت از او میخواهد وکالت او را برای دفاع از حقش در مراجع قضایی برعهده بگیرد. وکیل دادگستری به فردی گفته میشود که معمولاً پس از طی کردن آزمونها و آموزشهای مختلف حقوقی و دریافت پروانهٔ وکالت دادگستری، مجوز وکالت و حضور در مراجع قضائی از جانب اشخاص دیگر را دریافت میکند. در ایران پروانهٔ وکالت دادگستری توسط مرکز مشاوران قوه قضاییه و کانون وکلای دادگستری به دارندگان شرایط وکالت اعطا میشود.
تسخیری:
در مواردی که دعوایی کیفری جریان داشته و علیرغم ضروری بودن حضور وکیل، در دادرسی و محاکمات، به دلیل امتناع متهم از اخذ وکیل یا نداشتن توانایی مالی برای این کار، وکیلی برای دفاع از متهم وارد پرونده نشدهاست که در این صورت به تشخیص دادگاه، از بین وکلای دادگستری وکیل رایگان برای او گرفته میشود. عنوان وکیلی که به این ترتیب وارد پرونده میشود، وکیل تسخیری است.
معاضدتی:
در مواردی که اشخاص برای دفاع از حقوق خود در دعاوی حقوقی نیاز به وکالت داشته باشند ولی توان مالی انتخاب وکیل را نداشته باشند با تشخیص اداره معاضدت مرکز وکلای قوه قضاییه و کانون وکلای دادگستری، وکیلی به صورت رایگان دفاع از حقوق شخص مُعسِر را برعهده میگیرد. عنوان وکیل یاد شده در این موارد، وکیل معاضدتی است.
اتفاقی:
اگر شخصی تحصیل کرده رشته حقوق باشد ولی پروانه وکالت نداشته باشد و بخواهد به صورت اتفاقی برای حل مشکلاتی که بستگان نزدیک او در مراجع قضایی دارند، با طی مراحل قانونی و پرداخت هزینه مربوط میتواند به این امر اقدام کند. شخصی که با این روش وکالت موردی برای دفاع از حقوق بستگانش گرفتهاست را وکیل اتفاقی گویند.
وکیل دادگستری:
وکیل پایهیک به کسی گفته میشود که معمولاً پس از پذیرش در آزمون متقاضیان پروانه کارآموزی وکالت دادگستری که هر ساله به دست سازمان سنجش زیر نظر اسکودا و موکم برگزار میشود، پذیرفته شده و فرایند ۱۸ ماههٔ کارآموزی وکالت را نیز با موفقیت طی کرده و در پایان با تشریفاتی سوگند یاد کردهاست. پروانهٔ وکالت پایهیک دادگستری، برابر قانون کیفیت اعطای پروانهٔ وکالت دادگستری به دارندگان شرایط وکالت داده میشود. از جمله مهمترین شرایط نامنویسی در آزمون کارآموزی وکالت دادگستری، داشتن دانشنامهٔ کارشناسی در رشتهٔ حقوق یا معادل آن و نیز کارت پایان خدمت سربازی اجباری یا معافیت دائم صرفاً برای مردان است.
فرایند کارآموزی پس از پذیرش متقاضی در آزمون و استعلامات قانونی از مراجع قانونی آغاز شده و در پایان این دوره به کارآموز، پروانهٔ کارآموزی وکالت دادگستری داده میشود. عنوان متقاضی در این فرایند کارآموز وکالت است و نه وکیل دادگستری. کارآموز وکالت زیر نظر وکیل سرپرست امکان حضور در مراجع قضایی و اداری جهت انجام امور وکالت را با شرایطی محدودتر نسبت به وکیل پایه یک و پایه دو دارد. کارآموز در این دوره باید در کلاسهای مربوطه حاضر شده و نیز تکالیف مقرر کمیسیون کارآموزی را از قبیل شرکت در دورههای آشنایی با سامانههای حقوقی، ارائهٔ گواهینامه اپراتوری رایانه ICDL و نیز حضور در دادگستری و مطالعه و اظهارنظر دربارهٔ پروندههای ارجاعی انجام دهد.
همچنین کارآموز باید برای دریافت پروانهٔ وکالت پایهیک دادگستری در آزمون کتبی و شفاهی پایان دورهٔ کارآموزی که اختبار نام دارد نمرهٔ قبولی را کسب کند وگرنه ممکن است تجدید دوره بشود. در ایران، قضات و نمایندگان مجلس و کارمندان بازنشسته شاغل در مناصب حقوقی با شرایطی امکان دریافت پروانهٔ وکالت را بدون آزمون و گاه حتی بدون طی دورهٔ کارآموزی دارند. همچنین برابر ماده ۱۸۷ قانون برنامهٔ سوم توسعه مصوب ۱۳۷۹/۱/۱۷ به قوه قضائیه اجازه داده شد تا نسبت به تأئید صلاحیت دانشآموختگان رشتهٔ حقوق جهت صدور مجوز تأسیس مؤسسات مشاورهٔ حقوقی برای آنان اقدام کند که در این جهت، نهاد موکم تأسیس شد.
وکالت:
وکالت در فقه و حقوق ایران عبارت از عقد جایزی است، که به موجب آن یکی از طرفین، طرف دیگر را برای انجام امری نایب (جانشین) خود قرار میدهد. وکالت دهنده را مُوَکِّل، و وکالت گیرنده را وکیل مینامند. وکالت در لغت به معنای واگذار کردن، اعتماد و تکیه کردن است.
طبق ماده ۶۵۶ قانون مدنی: وکالت عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین طرف دیگر را برای انجام امری نایب خود میکند. وکالت عقدی است جایز ، یعنی هر کدام از طرفین هروقت که بخواهد میتواند عقد را بر هم بزند، وکیل استعفا دهد یا موکل وکیل را عزل کند. عقد جایز به فوت، جنون و سفه هر کدام از طرفین نیز از بین میرود و منحل میشود.
انحلال – وکالت به یکی از طرق زیر منحل میشود:
- فوت و جنون و سفه وکیل یا موکل.
- عزل وکیل بهوسیله موکل
- استعفای وکیل از سمت وکالت.
- از بین رفتن متعلق وکالت
وکالت در قانون مدنی:
فصل سیزدهم در وکالت مبحث اول – در کلیات:
- ماده ۶۵۶- وکالت عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین طرف دیگر را برای انجام امری نایب خود مینماید.
- ماده ۶۵۷-تحقق وکالت منوط به قبول وکیل است.
- ماده ۶۵۸-وکالت ایجاباً و قبولاً به هر لفظ یا فعلی که دلالت بر آن کند واقع میشود.
- ماده ۶۵۹-وکالت ممکن است مجانی باشد یا با اجرت.
- ماده ۶۶۰-وکالت ممکن است بهطور مطلق و برای تمام امور موکل باشد یا مقید و برای امر یا امور خاصی.
- ماده ۶۶۱-در صورتی که وکالت مطلق باشد فقط مربوط به اداره کردن اموال موکل خواهد بود.
- ماده ۶۶۲-وکالت باید در امری داده شود که خود موکل بتواند آن را به جا آورد. وکیل هم باید کسی باشد که برای انجام آن امر اهلیت داشته باشد.
- ماده ۶۶۳-وکیل نمیتواند عملی را که از حدود وکالت او خارج است انجام دهد.
- ماده ۶۶۴-وکیل در محاکمه، وکیل در قبض حق نیست مگر این که قراین دلالت بر آن نماید و همچنین وکیل در اخذ حق، وکیل در مرافعه نخواهد بود.
- ماده ۶۶۵-وکالت در بیع وکالت در قبض ثمن نیست مگر این که قرینهٔ قطعی دلالت بر آن کند. مبحث دوم – در تعهدات وکیل
- ماده ۶۶۶-هر گاه از تقصیر وکیل خسارتی به موکل متوجه شود که عرفاً وکیل مسبب آن محسوب میگردد مسئول خواهد بود.
- ماده ۶۶۷-وکیل باید در تصرفات و اقدامات خود مصلحت موکل را مراعات نماید و از آنچه که موکل بالصراحه به او اختیار داده یا بر حسب قرائن و عرف و عادت داخل اختیار اوست، تجاوز نکند.
- ماده ۶۶۸-وکیل باید حساب مدت وکالت خود را به موکل بدهد و آنچه را که به جای او دریافت کردهاست به او رد کند.
- ماده ۶۶۹-هر گاه برای انجام یک امر، دو یا چند نفر وکیل معین شده باشد هیچیک از آنها نمیتواند بدون دیگری یا دیگران دخالت در آن امر بنماید مگر این که هر یک مستقلاً وکالت داشته باشد، در این صورت هر کدام میتواند به تنهایی آن امر را به جا آورد.
- ماده ۶۷۰-در صورتی که دو نفر به نحو اجتماع، وکیل باشند به موت یکی از آنها وکالت دیگری باطل میشود.
- ماده ۶۷۱-وکالت در هر امر، مستلزم وکالت در لوازم و مقدمات آن نیز هست مگر این که تصریح به عدم وکالت باشد.
- ماده ۶۷۲-وکیل در امری نمیتواند برای آن امر به دیگری وکالت دهد مگر این که صریحاً یا به دلالت قرائن، وکیل در توکیل باشد.
- ماده ۶۷۳-اگر وکیل که وکالت در توکیل نداشته، انجام امری را که در آن وکالت دارد به شخص ثالثی واگذار کند هر یک از وکیل و شخص ثالث در مقابل موکل نسبت به خساراتی که مسبب محسوب میشود مسئول خواهد بود. مبحث سوم – در تعهدات موکل
- ماده ۶۷۴-موکل باید تمام تعهداتی را که وکیل در حدود وکالت خود کردهاست، انجام دهد. در مورد آنچه که در خارج از حدود وکالت انجام دادهاست موکل هیچ گونه تعهد نخواهد داشت مگر این که اعمال فضولی وکیل را صراحتاً یا ضمناً اجازه کند.
- ماده ۶۷۵-موکل باید تمام مخارجی را که وکیل برای انجام وکالت خود نمودهاست و همچنین اجرت وکیل را بدهد مگر این که در عقد وکالت، طور دیگر مقرر شده باشد.
- ماده ۶۷۶-حقالوکالهٔ وکیل تابع قرارداد بین طرفین خواهد بود و اگر نسبت به حقالوکاله یا مقدار آن قرارداد نباشد تابع عرف و عادت است و اگر عادت مسلمی نباشد وکیل مستحق اجرتالمثل است.
- ماده ۶۷۷-اگر در وکالت، مجانی یا با اجرت بودن آن تصریح نشده باشد محمول بر این است که با اجرت باشد. مبحث چهارم – در طرق مختلفه انقضای وکالت
- ماده ۶۷۸-وکالت به طرق ذیل مرتفع میشود: ۱- به عزل موکل ؛۲- به استعفا ی وکیل؛ ۳- به موت یا جنون وکیل یا موکل.
- ماده ۶۷۹-موکل میتواند هر وقت بخواهد وکیل را عزل کند مگر این که وکالت وکیل یا عدم عزل در ضمن عقد لازمی شرط شده باشد.
- ماده ۶۸۰-تمام اموری که وکیل قبل از رسیدن خبر عزل به او در حدود وکالت خود بنماید نسبت به موکل نافذ است.
- ماده ۶۸۱-بعد از این که وکیل استعفا داد مادامی که معلوم است موکل به اذن خود باقی است میتواند در آنچه وکالت داشته اقدام کند.
- ماده ۶۸۲-محجوریت موکل موجب بطلان وکالت میشود مگر در اموری که حجر، مانع از توکیل در آنها نمیباشد و همچنین است محجوریت وکیل مگر در اموری که حجر مانع از اقدام در آن نباشد.
- ماده ۶۸۳-هر گاه متعلق وکالت از بین برود یا موکل عملی را که مورد وکالت است خود انجام دهد یا بهطور کلی عملی که منافی با وکالت وکیل باشد به جا آورد مثل این که مالی را که برای فروش آن وکالت داده بود خود بفروشد وکالت منفسخ میشود.