اقتصاد در ایل بختیاری:
در شهریور ماه ۱۳۲۰ عشایر بختیاری کوچ بزرگ و جمعی خود را آغاز کردند و روستاهائی که طی این سال ها بوجود آمده بودند بدست فراموشی سپرده شدند و اکنون از بعضی اطاق های آنها فقط برای انبار استفاده می شود. با این کوچ جمعی تمام افراد خانواده در امر دامپروری شرکت جستند و توسعه دامپروری افزون شد و تقویم کار سالانه و فصل ییلاق و قشلاق ایل بصورت منظم درآمد. در حال حاضر ییلاق طوایف بختیاری در غرب استان اصفهان و قشلاق آنها در شرق استان خوزستان است و دره بازفت و کوه زردکوه حدفاصل آن.
طوایف بختیاری از گرمسیر به سردسیر و بالعکس را باید از راه های طولانی و صعب العبور بگذرند. بعنوان مثال مسیری که طایفه باباهای از گرمسیر تا سردسیر و یا بالعکس همراه با دام طی میکند ۱۷۰ کیلومتر است و دام ها در منطقه سردسیر برای تعلیف درحدود ۳۰ کیلومتر ـ یعنی از کوهرنگ تا دامنههای زردکوه ـ و در گرمسیر در حدود ۱۲۰ کیلومتر ـ یعنی از لالی (نزدیک مسجد سلیمان) تا شعبیه (نزدیک اهواز) ـ نقل مکان می کنند. تقویم زمانی این نقل مکان ها بشرح مقابل است: از پانزدهم آذرماه تا اول فروردین ماه در شعبیه (اهواز) هستند.
مرتع:
مهمترین مسئلهای که برای عشایر دامدار بختیاری وجود دارد مراتع سرسبز برای تعلیف دام هایشان میباشد. همین عامل سبب کوچ عشایر میگردد و ییلاق و قشلاق رفتنشان و نظامی خاص از نظر تقویم زمانی برای توقفهای پی در پی در مراتعی که علف برای تغذیه دام هایشان درآنجا فراوان باشد.
اسناد مالکیت خطی (بنچاق ها) که برای اراضی بختیاری در دست بزرگان فامیل است، نشان می دهد که هرکدام از “تش tac “ها (کوچکترین واحد سازمانی ایل که حالت سازمان یافته خود را حفظ کرده است) دارای مرتع و زمین مشخصی است و حتی یک وجب ازخاک بختیاری وجود ندارد که بدون سند مالکیت باشد.
هزینههای مربوط به دام:
میش و بز و سایر چارپایان احتیاج به نمک دارند و در فصولی که علف زیاد میخورند، نمک بیشتری هم مصرف میشود. در دو ماه آخر بهار و سه ماه فصل تابستان هفتهای دو بار و در سه ماه پائیز ماهی دوبار نمک میخورند. سه ماه زمستان و ماه اول بهار اصلأ نمک نمیخورند و اگر به گوسفند لاغر نمک بدهند هیچوقت چاق و پروار نمیشود.
آمیزش و دورههای باروری:
۲۰ روز از تابستان مانده یعنی در دهم شهریور ماه که همه ایل بختیاری در گرمسیرند دام های نر را به میان گله رها می کنند، البته برای بارورکردن صد رأس میش پنج رأس قوچ و برای بارور کردن صد رأس بز پنج رأس بز نر کافیست. این دام های نر از نوع بهترین دام ها می باشند که فقط برای آمیزی از آنها نگهداری میشود.
از قوچ و بز نر تخمی بیش از ۷ سال بهرهبردای نمیکنند، بعد از آن آنها را اخته کرده و بعد از پروار شدن به چوبدارها می فروشند. اگر بخواهند بیش از این از دام های نر بهره برداری کنند هیکلشان بزرگ و سنگین میشود و به دام های ماده آسیب می رسانند. گلهدارهای بزرگ برای بارورکردن هر ۳۰ رأس دام ماده یک رأس دام نر در نظر می گیرند.