افکار عمومی و اقناع:
اقناع (راضی کردن) نقطه اوج مبحث ارتباطات است. مصدر آن قناعت است و قناعت یعنی بسندگی، سیری، اشباع، بینیازی و به ثمر نشستن و کامل شدن؛ و این ها همه نشانه هایی از پیروزی و رضایت مندی است. بهطور کلی اقناع هدف اساسی و پایانی همه نوع رفتار های ارتباطی است. ارتباط موفق و موثر آن گونه ارتباطی است که نتیجه دلخواه یعنی اقناع را بدنبال داشته باشد. در این صورت میتوانیم به آن ارتباط متعالی نیز بگوییم.
من پیامی میفرستم و مخاطبین با دریافت این پیام سه نوع واکنش میتوانند داشته باشند:
- رد و نفی
- بی تفاوتی و خنثی
- پذیرش و رضایت مندی
زمانی که حالت پذیرش رخ میدهد، میتوان گفت که گیرنده و مخاطب اقناع شدهاست. اقناع به عنوان فرایند ارتباطاتی تعریف میشود که در آن یک منبع شواهد و نتایجی را بیان میکند و هدف وی غالب آمدن بر دریافتکننده و ایجاد تغییری در وی است. اقناع دارای صفاتی است که اشکال دیگر قدرت فاقد آن هستند زیرا دربردارنده خاصیت روان شناختی آزادی است و ترغیب شوندگان احساس میکنند که موافق میل خود اهداف و رهنمودهای تعیین شده را انجام میدهند.
به نوعی اقناع عبارت است از تلاش صادقانه برای مجاب ساختن مخاطبین به پذیرش موضوع و خواستهای به وسیلهٔ ارائه مناسب اطلاعات مربوط برخی احساس میکنند که اقناع و ترغیب واژهای منفی است و حکایت از دخالتی غیرمنصفانه در افراد دارد. ما میخواهیم بیان کنیم که این واژه مثبت است و چنین نیست. اقناع متقاعد کردن افراد برای نگریستنی متفاوت و عمیق در مفاهیم و اشیاء است. زمانی که ما دیگران را قانع میکنیم ما بدنبال تغییر در رفتار، ادراک، قضاوت و … سایرین هستیم.
مساله شناخت و داوری درونی ـ چه عاملی سبب می شود در یک فروشگاه زنجیره ای از بین چندین برند از یک کالا، فقط یکی را انتخاب کنیم؟
- تجربه شخصی
- منابع معتبر
- توصیه بی طرفانه
- منفعت
- تبلیغات