اولین عملیات شهرسازی در دوره معاصر:
همزمان با منشور آتن در سال ۱۳۱۳ سرتیپ “کریم آقابوذر جمهری” کفیل شهرداری تهران به روش “بارون هوسمن” شهردار پاریس، خیابانهای جدید تهران را در بافت قدیم شهر میگشود. در آن موقع دو دهه از انتشار کتاب “پاتریک گِدِس” به نام شهرها در تحول (۱۹۱۵) میگذشت. که متدولوژی سنتی شهرسازی که بر یک رشته عملیات حرفهای و فیزیکی استوار بود را برپایه الگوی علمی (بررسی- تحلیل- طرح) و با درک همه جوانب و وجوه به طور جامع قرار داد. نظریات “گدس” مدت ۶۰ سال بر تفکر شهرسازی علمی سایه انداخت.
تغییرات بنیادین در برنامهریزی طرحهای شهری:
از “اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد میلادی طرحهای جامع در بیشتر کشورها دستخوش دگرگونی شد و خصلت استراتژیک (راهبردی) یافت. برنامهریزی شهری از یک سو به “برنامهریزی فضایی” و از سوی دیگر به ” برنامهریزی عمل” گرایش یافت.
برنامهریزی ساختاری:
از سال ۱۹۶۸ در بریتانیا و سپس در آمریکا نضج گرفت. تفاوت برنامهریزی ساختاری با برنامهریزی سنتی، علاوه بر افزوده شدن چند مرحله اصلی و مهم دیگر به مرحله برنامهریزی سنتی یعنی شناسایی، تحلیل، سیاستگذاری و توجه بیشتر به امر برنامهریزی اقتصادی و اجتماعی میباشد.
برنامهریزی مبتنی بر نگرش سیستمی:
سیستم، کلیتی است از عناصری که برای دستیابی به هدفی (یا اهدافی) خاص عمل میکند و شبکهای از روابط متقابل بین آنها برقرار است و دارای سازمانی خاص از عناصر و روابط است. تفکر سیستمی در برنامهریزی شهری ابتدا در ایالات متحده در اوایل دهه ۵۰ با مطالعه سیستم حمل و نقل دیترویت آغاز شد. این روش قائل بر تفکری شد که شهر را سیستمی دائماً در حال تکامل و تحول میدید.
مراحل برنامهریزی سیستمی عبارت است از:
- تنظیم اهداف کلان و تعیین اهداف خرد
- بررسی مسیرهای ممکن
- ارزشگذاری مسیرهای عمل گزینه، به منظور انتخاب یک مسیر برتر و اقدام برای اجرای برنامه شامل اعمال مستقیم و کنترل ممتد.