دلایل تغییر برنامه درسی ریاضی:
- طراحی و تولید برنامه درسی ملی و به دنبال آن همسو کردن برنامه های درسی حوزه ها با برنامه درسی ملی و به خصوص الگوی هدف گذاری برنامه درسی ملی
- رشد و گسترش آموزش ریاضی و به دنبال آن ارائه چالشهای جدید آموزش ریاضی و عدم پاسخ گویی برنامه های قبلی به این چالش ها
- تحولات و تغییرات اجتماعی باعث تغییر نیازها و انتظارات دانش‌آموزان شده است و این برنامه درسی نیازهای جدید دانش‌آموزان و جامعه را مورد توجه قرار داده است
- برقراری ارتباط بین ریاضی و زندگی روزمره، کسب مهارت های مدل‌سازی ریاضی و حل مسئله، رشد مهارتهای تفکر، برقراری ارتباط بین نمایش‌های مختلف ریاضی و تعبیر و تفسیر آنها، برقراری ارتباط بین ریاضی و سایر علوم ودر حالت کلی به کار گیری ریاضی در محیط پیرامونی
- نتایج مطالعات بین‌المللی ریاضی نظیر آزمون تیمز که براساس نتایج آنها دانش‌آموزان از قدرت بالایی در پاسخ‌گویی به سؤالاتی که در اهداف بالا ذکر شده برخوردار نبوده‌اند
رویکرد برنامه درسی ریاضی – رویکرد اصلی حاکم بر این برنامه فطرت گرایی توحیدی و رویکرد خاص برنامه حل مسئله:
- توجه به تواناییهای عقلانی در کودک (به عنوان پایه‌های ساخت شناختی)
- توجه به تفاوت‌های فردی در ابعاد جسمی، ذهنی و روانی (به منظور ارتباط تجربه و عمل با سطح تجرد)
- برقراری ارتباط بین ریاضی و دنیای واقعی فراگیران (ایجاد انگیزه درونی)
- فعال نمودن دانش‌آموزان در جریان یاددهی ـ یادگیری
- ایجاد موقعیت‌های چالش برانگیز و هدایت دانش‌آموزان به یادگیری از طریق خوب دیدن، خوب شنیدن و گفتن
- ایجاد شرایط مناسب به منظور بحث و بررسی و استدلال در رد یا تأیید نظرات خود و دیگران
- پرورش مهارتهای تفکر (نقاد-خلاق و بصری)
یادگیری و ساخت شناختی دانش آموزان:
- تأثیری که آموزش ریاضیا ت روی شخصیت فکری و منش‌های حل مسئله و شیوه‌های یادگیری دانش‌آموزان می‌گذارد به ساختار شناختی دانش آموزان بر می گردد.
- تنوع در ساختار های شناختی به پیشینه فکری و مهارت‌هایی که در ذهن دانش‌آموزان نهادینه شده است بر می گردد.
- در این برنامه تنوع ساختارهای شناختی که تحت تربیت نظام آموزشی یکسانی بوده‌اند نه تنها ناخواسته نیست، بلکه مورد تأکید است
- این تنوع زمینه‌های یادگیری دانش‌آموزان را می‌توان در سبک‌های یادگیری و در ساختار انسان‌شناختی دانش‌آموزان خلاصه نمود
سبک های شناختی از منظر تئوری رفتار گرایانه:
- حس بینایی، حس شنوایی و حس لامسه در ارتباط با جهان خارج و یادگیری بر دیگر حس‌ها غلبه دارند
- حس بینایی مبنای تفکر تصویری , حس شنوایی مبنای تفکر کلامی و حس لامسه مبنای تفکر دست‌ورزی و ساختنی را پایه‌ریزی می‌کنند
- تفکر کلامی، تصویری و دست‌ورزی ذهن دانش‌آموزان را به طور یکسان درگیر نمی کنند
- سه مهارت تفکر بالا سه سبک یادگیری کلامی، تصویری و دست‌ورزی را به دست می‌دهند