مدیریت سرمایه در گردش:
از مهمترین بخش های مدیریت در سازمان بوده و عهده دار مدیریت دارایی های جاری در فعالیت های روزانه است.وباید از طریق برنامه ریزی میان مدت امکان ایجاد تعادل، در مقابل تغییرات عوامل محیطی را پیش بینی کند و بر وجوه نقد، اوراق بهادار، حساب های دریافتنی و موجودی کالا تاکید دارد. سرمایه در گردش خالص از تفاوت بین دارایی های جاری و بدهی های جاری حاصل می شود و به عنوان یک شاخص مناسب جهت بررسی و سنجش توانایی نقدینگی شرکت، در مقابل بازپرداخت بدهی های جاری مورد استفاده قرار می گیرد.
خط مشی های سرمایه در گردش:
دارایی جاری، دارایی هایی هستند که در طول یک دوره مالی قابل تبدیل به وجه نقد باشند. اصولاَ وجه نقد برای خرید مواد اولیه، پرداخت به کارگران و دیگر هزینه های تولید بکار گرفته می شود.
سرمایه در گردش از دو بخش متمایز تشکیل می شود:
- سرمایه در گردش ثابت: شامل وجوه نقد، حساب های دریافتنی و موجودی کالا.
- سرمایه در گردش متغیر: عبارت است از دارایی های اضافی که در زمان های خاص در طول سال مورد نیاز هستند، مثلاَ نگهداری موجودی کالای مازاد که برای حمایت و پشتیبانی در دوران رونق بازار باید نگهداری شود.
اهداف خط مشی های سرمایه در گردش:
- نقدینگی مناسب و کافی: یکی از مهمترین اهداف بوده و در صورت نداشتن نقدینگی کافی سازمان با مشکلات مداوم و مستمر روبرو خواهد شد.
- به حداقل رساندن ریسک: شرکت باید دقت کند که مازاد بر دارایی های جاری موجود، تعهدات کوتاه مدت برای خود ایجاد نکند.
- به حداکثر رساندن حقوق صاحبان سهام: شرکت باید از نگهداری دارایی های جاری مازاد یا دارایی های ثابت بدون مصرف خودداری کند.
عوامل موثر و مهم بر ضرورت نگهداری سرمایه در گردش:
- حجم فروش: مهم ترین و موثر ترین عامل جهت تعیین سطح اقلام تشکیل دهنده سرمایه در گردش است. اگر فروش به طور مداوم سیر نزولی داشته باشد، کاهش متناسب در سرمایه در گردش ثابت ضروری خواهد بود.
- عوامل فصلی و دوره ای: میزان تقاضا برای محصولات و خدمات اکثر شرکتها تحت تاثیر عوامل فصلی قرار دارد.
- تغییرات تکنو لوژی: توسعه و بهبود تکنولوژی، چنانچه در ارتباط با مراحل تولید باشد تاثیر قابل ملاحظه ای بر سرمایه در گردش خواهد داشت.