تاریخ هنر چین:
چین، در سرتاسر تاریخ طولانی ثبت شدهاش، توانسته است مرزهایش را تقریباً بدون آنکه خود به تهاجمی دست زند حفظ کند. این امر مسلم که هر ادبیات و هم هنرها در چین در طی چندین هزاره وابستگی متقابل بسیار چشمگیری داشتهاند، خود مؤید این نظر است که فرهنگ چین نیز به همین اندازه عاری از گسست بوده است. با این همه، فرهنگ چینی که تجلی آن را در هنرها و هنرهای کاربردی مییابیم، سنتی ناب و خالص نبوده است. کنجکاوی و علاقه به نقشمایههای خارجی که از همسایگان شرقی و غربی وام گرفته میشده به استادی در فن و گنجینهای غنی از سبکهای مختلف شکل داده است، اما عشق به سنت، حفظ تجانس را تضمین کرده است.
صنایع دوره نوسنگی:
حدود هزاره پنجم تا قرن هجدهم قبل ازمیلاد در شبه قاره چین دوره نوسنگی مردمانی میزیستند که در گسترهای وسیع پراکنده بودند، در کنار درههای رود زرد و شاخابههای آن، در دشتهای باتلاقی شاندونگ کنونی، و در سمت جنوب بر کناره یانگ تسه و دورتر. دست که از هزاره پنجم قم این اقوام گوناگون در دهکدههایی سکونت داشتند، زمین را شخم میزدند، شکار و ماهیگیری میکردند. از همان اوایل این دوره خوک و سگ را اهلی کردند و ظروف گلی و ابزاری ساده از سنگ و استخوان ساختند. امروزه از روی شکل و نقوش سفالینههای آنان ذوق بصریشان را میتوان ارزیابی کرد. تا جایی که ما میدانیم، از دوره نو سنگی هیچ کندهکاری یا دیوارنگارهای باقی نمانده است، و به نظر میرسد که هنرمندان این جوامع سفالگران بودهاند.
آنان ظروف سفالی را به روش فتیله چین، ورقهای، یا حجمسازی در اشکال مختلف که رفته رفته متنوعتر میشد میساختند و در دمای پایین میپختند. در اغلب جوامع نوسنگی ظروف با دو کیفیت تولید میشد. سفالینههای خاکستری با اثر ریسمان فشرده بر آن برای استفاده روزمره به تعداد زیاد تولید میشد، اما ظروف با صناعت و تزیینات ظریفتر نیز یافت میشدند. ظروف اولیه منطقه شانشی (هزاره پنجم تا چهارم قم) و ظروف متعلق به جوامع ساکن شمال غرب (هزاره سوم تا دوم قم) یک دست و صیقل خورده بودند و نقوشی با گلابه به رنگهای مشکی، قرمز و سفید بر آنها ایجاد میشد؛ در جانب شرق و جنوب، مردمان سفالینه مشکی ظروفی بیآرایه با اشکالی غریب میساختند.
هنر رسمی و عصر مفرغ:
قرن هجدهم تا دوازدهم قبل از میلاد سلطه دودمان شانگ (۱۷۶۶ – ۱۱۱۱ قم) بر بخش وسیعی از شمال چین به تغییرات فنآوری و فرهنگیای انجامید که نوآوری هنرمندان صنعتگر را اقتضا میکرد. بررسیهای باستانشناختی هنوز زمان و چگونگی آغاز کاربرد مفرغ و فنون ریختن مفرغ را در چین به شکل مستند تعیین نکردهاند. فرض بر این است که مقارن برآمدن دودمان شانگ بوده است. زمان آغاز زمامداری این دودمان به کمک اسناد مکتوب محاسبه شده است، اما باستانشناسان هنوز نخستین محوطهها را شناسایی نکردهاند.
با توجه به این مشکلات لابنحل، نظریههایی پیشنهاد شده که راهحلهای ممکن را ترسیم کردهاند. چون عصر مفرغ درچین نسبتاً دیر آغاز شد، باستان شناسان تعلیم دیده در غرب وسوسه شدهاند تا خاستگاه آن را در بیرون از چین جستجو کنند و در نتیجه نظریه حرکت فرهنگی را اختیار کردهاند. اما فرض جابهجایی اقوام از آسیای مرکزی و ورود آنان به چین از سمت شمال غرب از طریق دالان گانسو پذیرفتنی نیست، بعضاً به دلیل فرهنگ نوسنگی گسترده آن نواحی (از جمله گانسو) که در آنها سکونتگاههای سفالینه منقوش تا پایان دوره شانگ پا برجا بود بیآنکه نشانی از فرهنگ حکومت شانگ در آن یافت شود.
فهرست مطالب:
- مقدمه
- صنایع دوره سنگی
- هنر رسمی و عصر مفرغ
- نقشه