بحران اقتصادی:
بحران اقتصادی در نظر اول عبارت است از پیدا شدن “اضافه تولید” یعنی پرشدن بازار از کالاهائی که مشتریِ قادر به پرداخت ندارد. وقتی در بازار مشتری نباشد و کالاها فروش نرود طبعاً تولید کالاها نیز کاهش یافته و متوقف میشود و به دنبال آن تعطیل کارخانهها و بیکاری وسیع و میلیونی کارگران بیش میآید که به نوبه خویش فروش کالاها را باز هم دشوارتر کرده و بر عمق بحران میافزاید. سیستم اعتباری سرمایه داری از کار باز میماند، بدهکاران توان پرداخت بدهی خود را در سر موعد از دست میدهند. بهای سهام شرکتها در بازار تنزل میکند، موسسات سرمایه داری یکی پس از دیگری ورشکست میشوند.
تاریخ بحرانهای اقتصادی:
تاریخ بحرانهای اقتصادی سرمایه داری معلوم است. نخستین بحران بزرگ اقتصادی در ۱۸۲۵ در انگلستان پدید آمد و سپس هر ۸ تا ۱۲ سال یکبار تکرار شد و هر کشوری را که وارد مرحله سرمایه داری شده بود فرا گرفت. از بحران ۲۹ – ۱۹۳۳ به بعد بر اثر تنظیم دولتی ـ انحصاری اقتصادی کوتاه تر شده ولی در ادواری بودن باز تولید سرمایه داری تغییری رخ نداده است. بحران اقتصادی بر فقیرترین کشورهای جهان بیشتر تأثیر میگذارد. در حال حاضر به دنبال بحران اقتصادی، بسیاری از کشورهای در حال توسعهی آفریقایی، در مقایسه با کشورهای آسیایی با مشکلات بسیار بیشتری روبرو هستند.
هر دور باز تولید سرمایه داری از چهار فاز یا مرحله میگذرد که عبارتاند از:
- بحران
- رکود اقتصادی یا کسادی
- آغاز رونق نوین
- رونق
بررسی علل رکود اقتصاد جهانی:
کشورها باید به ترکیب مناسبی از سرمایه داری و مداخله دولت دست یابند. واشنگتن ـ بر اساس اعلام جیمز بارت از موسسۀ میلکن، مشکلات موجود در بازار مسکن، ساختارهای تنظیم کننده و گردش سرمایه در رکود اقتصاد جهانی موثر بوده است. بارت در گفتگوی اینترنتی با America.gov در ۱۲ نوامبر برخی از این مشکلات را که به سقوط بازار مالی آمریکا و به ویژه بحران وام مسکن به صورت خطرناکی سرعت داده، توضیح داد.
این وام ها که به افرادی با اعتبار قابل تردید اعطا می شود اغلب تضمین شده بدین معنی هستند که به اوراق بهادار تبدیل شده و سپس در سطح بین المللی فروخته می شوند. زمانی که ارزش وام ها به دلیل ناتوانی مالکین خانه ها در پرداخت این وام ها کاهش می یابد، ارزش اوراق بهادار نیز کمتر شده و مشکلاتی برای سرمایه گذاران به وجود می آید.