میزان ذخایر بالفعل و بالقوه نفت خام کشور و تاثیر تزریق گاز بر آنها:
میزان ذخایر« نفت خام در جای» کشور حدود ۴۵۰ میلیارد بشکه تخمین زده می شود. از این میزان، تا پایان سال ۱۳۸۰ جمعاً حدود ۵۴ میلیارد بشکه از مناطق خشکی و دریایی برداشت شده است. میزان ذخایر بالفعل نفت خام کشور با توجه به ذخایر کشف شده جدید، حدود ۳۷ میلیارد بشکه است. این رقم بر اساس گزارش های ارائه شده از مناطق خشکی و اطلاعات نگارنده از مناطق دریایی است. ارقام رسمی ارائه شده با توجه به حجم میعانات گازی و حجم نفت خام بالقوه از حدود ۹۲ میلیارد بشکه تا ۱۳۰ میلیارد بشکه بوده است.
سیاست های تزریق گاز و مقایسه ای از ذخایر نفت و گاز ایران با ذخایر نفت عربستان:
ذخایر واقعی نفت عربستان حدود ۲۰۰ میلیارد بشکه است، در حالی که ذخایر نفت و گاز ایران ۳۷ میلیارد بشکه نفت بالفعل و ۵۰ میلیارد نفت بالقوه و حدود ۸۰۰ تریلیون پای مکعب گاز را شامل می شود. در نتیجه، مجموع حجم نفت و گاز ایران حدود ۲۲۰=۱۳۳+۳۷+۵۰ میلیارد بشکه (معادل نفت خام) است. در صورتی که فرض شود ایران روزانه به طور متوسط ۵/۳ میلیارد بشکه نفت و عربستان به طور متوسط روزانه حدود ۱۰ میلیون بشکه نفت بهره برداری می کند در نتیجه در ۱۵ سال آینده، ذخایر نفت ایران در حدود ۲۰۱=۱۹-۲۲۰ میلیارد بشکه و ذخایر نفت عربستان حدود ۱۴۵=۵۵-۲۰۰ میلیارد بشکه خواهد بود.
فقدان سیاست روشن منطقه ای و جهانی در بخش نفت و گاز:
متاسفانه نه قبل و نه بعد از انقلاب، کوششی جدی برای طراحی سیاست روشن منطقه ای و جهانی در بخش نفت و گاز کشور صورت نگرفته است. کشور ما از این بابت، فرصت های زیادی را از دست داده و ضررهای هنگفتی را تحمل نموده است، به عنوان مثال، عدم برنامه ریزی جهت جلوگیری از انعقاد قرارداد ارسال گاز قطر به دبی ـ که چندین سال قبل از شروع آن، نگارنده مراتب را به استحظار مقامات وقت رساندم ـ نمونه ای از این موارد است.
در آن گزارش نحوه جلوگیری از قرارداد مذکور را از طریق فروش گاز میدان سلمان (در مقابل گاز میدان قطر) که با سرمایه گذاری کمتری قابل اجرا بود، پیشنهاد نمودم، اما متاسفانه اقدامات مقتضی صورت نگرفت. همین امر موجب شد که ارتباط شیخ نشین های منطقه که همیشه با یکدیگر در زمینه ارسال گاز اختلاف داشتند، بهبود یابد؛ به گونه ای که با ارسال گاز قطر به آن کشور، ضمن بهتر شدن روابط، به برداشت سهمیه بیش تر قطر از میدان گازی مشترک با ایران نیز کمک شد.
سوابق استعماری:
در دوران قاجار، سفرای کشورهای بزرگ غربی سیاست های استعماری خود را از نزدیک در ایران پیاده کردند، ولی امروزه تحمیل سیاست های مورد نظر غرب به کشورهای در حال توسعه به شیوه ها و طرق پیچیده تری انجام می پذیرد.
این ابزارها عبارتند از:
- فن آوری پیشرفته و تحمیل آن به جهان سوم.
- قدرت مالی وسیع.
- برنامه ریزی سیاسی ـ اقتصادی بلند مدت و پیگیری آن از طرق مختلف.
- استفاده از وسایل ارتباط جمعی.
- استفاده از تضادهای منطقه ای و تهدید و تشویق کشورهای ضعیف.
- استفاده از نهادهای بین المللی مانند حق وتو جهت اعمال و پیاده نمودن سیاست های سلطه اقتصادی و سیاسی.
- استفاده از وسایل پیشرفته فضایی برای کسب اطلاعات.
- استفاده از عدم آشنایی به مسائل برنامه ریزی بسیار کلان اقتصادی ـ فنی ـ سیاسی به وسیله ایجاد رقابت بین کشورهای صادر کننده نفت و گاز.