مجازاتهای جایگزین زندان در قانون جدید:
ناکامی و شکست زندان در توفیق به اهداف پیشگیرانه، بازپرورانه و بازدارنده زمینه بروز و تشدید بحران تورم جمعیت کیفری را فراهم نموده است. این امر، دیرزمانی است که ذهن متصدیان نظام های عدالت کیفری بویژه متولیان امر زندانبانی را در سرتاسر جهان به تحرک و تجسس واداشته است. از اینرو، طرح اندیشه های جایگزین زندان و مکانیسم های کاهش جمعیت کیفری با رویکردی نوین به مقوله زندان و زندانبانی، به عنوان الگویی کارساز و فایده مند جهت برون رفت از این معضل، مورد استقبال واضعان عرصه سیاست جنایی قرار گرفته است. مقاله حاضر ضمن بررسی مولفه های اصلی ازدحام جمعیت کیفری زندان ها، می کوشد با رویکردی جامع و منصفانه به فرایند زندان زدایی، به توصیه را هکارهای چندی با هدف حل ریشه ای این موضوع بپردازد.
عوامل زیادی هستند که مؤثربودن مجازات حبس را با تردید روبرو میکنند:
۱) نامناسب بودن و جرم زا بودن محیط زندان ها:
اصولاً فلسفه مجازات اصلاح بزهکار است ولی با نگاهی به زندان ها متوجه میشویم که نه تنها اصلاحی صورت نمیگیرد بلکه انواع راهکارهای جدید برای جرایم آینده و جرایم جنسی و اعتیاد در زندان و … بر روابط زندانیان حاکم میباشد که این موارد باعث میشود شخصی که برای بار اول وارد زندان میشود به تدریج با محیط و اشخاص و نوع رابطه خو گرفته و همانند یک مجرم حرفهای که برای جرایم آینده برنامهریزی و حرفهایگری بیشتری دارد از زندان بیرون میرود.
۲) ایجاد مشکلات مالی و اقتصادی:
وقتی شخصی مدتی را در زندان میگذراند مطمئناً نه خود او میتواند مسائل اقتصادی خود را حل کند و نه خانواده او در این صورت در بسیاری از موارد مشاهده میشود که شخص پس از رهایی از زندان به خاطر مشکلات مالی و اقتصادی که قبلاً دچار آن بوده و برطرف نشده یا با آمدن به زندان به وجود آمده و تشدید شده دست به ارتکاب جرم دیگری میزند و در بسیاری از موارد خانوادهای که سرپرست آن در زندان به سر میبرد به راه های خلاف برای گذران زندگی کشانده میشوند که البته این مشکلات مالی و اقتصادی فقط گریبانگیر شخص و خانواده او نمیشود بلکه دولت نیز از این راه بسیار ضرر میکند.