تقسیم اموال میان شرکا:
(تقسیم، عبارت است از جدا کردن) یکی از (دو ) یا چند (سهم از سهم دیگری] در صورتی که مال، میان دو یا چند نفر مشترک باشد [تقسیم ازنظر اهل لغت وفقها عبارت است از: جداسازی و قسمت و بخش و بهره کردن چیزی نزد ما امامیه (تقسیم، بیع نمی باشد، هر چند در تقسیم، رد مال، لازم باشد). زیرا قسمت کردن] ۱ [به صیغه خاصی نیاز ندارند، و ] ۲ [ اجبار کردن ] توسط حاکم شرع [در آن راه دارد] هر چند شریک دیگر به تقسیم کردن راضی باشند [یکی از دو سهم، باید به همان اندازه سهم دیگر باشد، در حالی که در بیع، هیچ یک از این خصوصیات در ملزوم ها] = خود تقسیم و بیع است. درست است که در تقسیم، هر جزیی ] از مال [ که فرض شود، قبل از قسمت کردن، میان شرکا مشترک است و پس از قسمت کردن، هر یک از شرکا به جزیی.
تقسیم اجباری:
- نبودن ضرر و رد در تقسیم (اگر شریک در خواست ) تقسیم (کند و هیچ ضرری ) و رد مال خارجی ازیک شریک به شریک دیگر درپی نداشته باشد شریک دیگر به تقسیم کردن اجبار می شود مقصودازضرر: آن است که قیمت سهم ازقیمت آن درحال انضمامش به سهم شریک دیگر بواسطه قسمت شدن به مقدار قابل توجهی کاسته شود.
- متضمن پرداخت عوض نباشد (اگر تقسیم کردن، متضمن ردّ باشد) یعنی متضمن پرداخت عوضی خارجی مقابله صوریَّ أو معنوی و هو غیر لازم.
تقسیم منافع:
بنابراین اگریکی ازشرکاء (مهایاه رادرخواست کند –مهایاه یعنی موافقت کردن شرکا بر [ تقسیم منفعت مال مشترک به حسب اجزای مال و یا به حسب زمان (چنین درخواستی جایزی است، ولی ) پذیرفتن آن (واجب نیست) و فرقی ندارد که مال مشترک از اموالی باشد که تقسیم اجباری آ آن صحیح است یا از چنین اموالی نباشد،] مثل آنکه متضمن ضرر یا رد مال خارجی و یا عوض باشد [ و در صورت پذیرفتن این درخواست، وفا کردن به تقسیم مهایاتی لازم نیست، بلکه هر یک از شرکاء جایز است که آن را فسخ کند.